چشم سوم رسانه

فست‌فود رسانه‌ای و گرسنگی فکری؛بهای پنهان محتوای جنجالی

اقتصاد حاشیه؛سودهای میلیاردی از جیب توجه ما

وقتی تنها در مدت چند روز، یک برنامه اینترنتی یا تلویزیونی مثل پامپ ۲ با محتوایی جنجالی، به میلیون‌ها بازدید و درآمد میلیاردی می‌رسد، ما با نمونه کامل «اقتصاد حاشیه» مواجهیم.
آلا توحیدی

آلا توحیدی

پژوهشگر حوزه فرهنگ و رسانه/ دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی/ مدرس سواد رسانه‌ای/ مدیر رسانه رویدادها و جشنواره‌ها/ استراتژیست ارتباطات برند/ نویسنده

در این مدل، محتوای تولیدشده نه با هدف ارتقای سطح آگاهی و اندیشه جمعی، بلکه با تکیه بر تحریک احساسات، برانگیختن کنجکاوی سطحی و تولید شوک‌های لحظه‌ای ساخته می‌شود.
این جریان ساده است:
یک جمله غیرمنتظره یا صحنه عجیب → واکنش سریع مخاطب → بازدید انبوه → افزایش تبلیغات → درآمد کلان.
و این حلقه‌ بارها و بارها تکرار می‌شود.
اما هزینه این چرخه را چه کسی پرداخت می‌کند؟
ما، با «زمان» و «توجه» خود. توجهی که می‌تواند صرف یادگیری، گفت‌وگوهای جدی یا تجربه‌های فرهنگی ارزشمند شود، اما به سمت مصرف محتوای زودگذر کشیده می‌شود. نتیجه آن است که ذائقه عمومی به تدریج به هیجان‌های کوتاه‌مدت عادت می‌کند و ظرفیت صبر و تأمل جمعی پایین می‌آید.
این مدل شبیه «فست‌فود رسانه‌ای» است؛ سریع، ارزان از نظر تولید، جذاب به ظاهر، و بسیار پرمصرف، اما در نهایت برای بدن رسانه‌ای و ذهن اجتماعی، مضر. مخاطب پس از مصرف این محتوا، جز احساس لحظه‌ای، چیز ماندگاری با خود نمی‌برد.
اینجاست که نقش سواد رسانه‌ای پررنگ می‌شود. اگر یاد بگیریم آگاهانه انتخاب کنیم، می‌توانیم جریان مصرف محتوای خود را به سمت آثار و گفتگوهایی ببریم که افزایشی در فهم، بینش و حتی سرگرمی سالم ما داشته باشد. اقتصاد حاشیه تا زمانی رونق دارد که ما آن را با توجه‌مان تغذیه کنیم. روزی که مردم این توجه را به سمت کیفیت ببرند، سود آن هم به سمت اندیشه و خلاقیت واقعی خواهد رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا